در جستجوی تازگی و تفاوت در تبلیغات
زمانی “آل” برای شرکت “رنو” کار می کرد، درست همان زمانی که رنو قصد داشت ماشین تازه ی رنو دوفین Renault Dauphine را در رقابت با فولکس قورباغه ای وارد بازار کند.
مدیر هنری صفحه آرایی، آگهی را به این شکل ارائه داد: یک عکس از اتومبیل به ابعاد یک اینچ مربع در دریایی از صفحه ی سفید خالی به ابعاد مجله ی لایف (تقریبا مثل مجله ی دنیای تصویر خودمان.) و ایشان در مورد آگهی چنین فرمودند: “همه برای آگهی اتومبیل از عکس بزرگ خودرو استفاده می کنند. ما می خواهیم متفاوت باشیم؛ پس عکس کوچک را انتخاب می کنیم”؛ بله این طرز کار یک ذهن خلاق است.
آل جواب داد: “درست است، ولی دوفین ماشینی است که نسبت به فولکس قورباغه ای، که اتومبیل چندان زیبایی نیست، طراحی قشنگی دارد و این تنها برتری ماشین ما نسبت به فولکس است، فکر نمی کنید که برای نشان دادن این برتری به تصویر بزرگ تری از خودرو احتیاج داریم؟”
البته مثل تمام موارد مشابه، این بار هم خلاقیت برنده شد و آگهی طبق برنامه ی قبل پیش رفت. فروش ماشین هم به اندازه ی آگهی کوچک بود و دوفین پس از مدت کوتاهی از خط تولید کنار گذاشته شد.
تبلیغات چی ها برای روشن نگه داشتن آتش خلاقیت شان و برای یافتن ایده های تازه و متفاوت به خارج از صنعت تبلیغات رجوع می کنند. آنها اغلب برای یافتن ایده های بکر ومنحصر به فرد از موزه های هنری و سالن های نمایش فیلم بازدید می کنند.
فیلم های سینمایی به ویژه، منبع غنی ایده های تازه است. آژانس های تبلیغاتی برای ساخت آگهی های تلویزیونی گاهی از فیلم سازان معروف کمک می گیرند. از جمله “اسپایک لی”، “وودی آلن”، “دیوید لینچ”، “برادران کوئن” یا “گای ریچی”. وقتی مدیران هنری آژانس های تبلیغاتی می خواهند از نردبان ترقی صعود کنند، سری به هالیوود می زنند و خودشان فیلم ساز می شوند.
صنعت سینمای هالیوود هم امروزه در تکاپوی یافت یک شکل صرفا هنری است. به نظر عوام “فیلم هنری” فیلمی است که کسی برای دیدنش نمی رود و آن عده ی کمی هم که می روند، از آن سر در نمی آورند.
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید