با صاحب خانه ی خود صبور باشید!
چه در خانه ی کسی اتاقی اجاره کرده باشید و چه آپارتمانی مستقل، کم طاقت شدن و داشتن توقع از صاحب خانه خیلی آسان است. اشکال کم طاقتی در این است که احتمال دارد این نوع رفتار در شما تثبیت شود و در نتیجه ناچار خواهید بود با پیامدهای کم طاقتی و رنجش خاطر خود کنار بیایید و مزایای یک زندگی واقعی، از جمله داشتن صاحب خانه ای را که طرف شما باشد از دست می دهید.
چندین سال پیش، وقتی در مجتمع مسکونی بزرگی همراه با هم اتاقی خود در آپارتمانی زندگی می کردم، او نیز همین اشتباه را مرتکب شد و مرتب توقعات مختلفی از مسئول ساختمان داشت. در واقع من معتقدم که با مسئول ساختمان رفتاری زشت داشت.
او احساس می کرد که حق با خودش است و طرز تفکرش بسیار صحیح است. معتقد بود که به خواسته های ما به اندازه ی کافی رسیدگی نمی شود و به همین دلیل با لحنی تهدیدآمیز خدمات بیشتری را از او می خواست. به هر حال محق بودن یا نبودن نقطه نظر او تاثیری در عاقبت کار نداشت.
صرف نظر از این امر که چه کسی استحقاق سرزنش داشت، به هر حال او برای خود دشمن تراشی کرده بود. مشکل این بود که ما در یک شهرک دانشگاهی زندگی می کردیم که اتاق خالی نداشت. در واقع به طرز عجیبی گیر افتاده بودیم.
از آن لحظه به بعد، از همان خدمات ناچیز هم تقریبا دیگر خبری نبود. اگر منبع حرارتی نیاز به تعمیر داشت ما آخرین نفرات فهرست او بودیم. وقتی یخچال آب می داد، هفته ها طول می کشید تا تعمیر شود. اگر کسی خودروی خود را در پارکینگ ما پارک می کرد این مشکل ما بود و خودمان باید چاره ای می اندیشیدیم و مسئول ساختمان خود را درگیر نمی کرد.
آنچه هم اتاقی من متوجه نمی شد این بود که به احتمال قوی مسئول ساختمان همه ی تلاش خود را برای رسیدگی به امور ساختمان به کار می برد. ساختمان محل اقامت ما بسیار بزرگ و قدیمی بود و به تعمیرات و نوسازی نیاز داشت. بدون تردید او فکر می کرد در مقابل کار زیاد، حقوق ناچیزی دریافت می کند.
شاید حق با او بود. عواملی که بر آن اساس فوریت ها و اولویت های فهرست خود را معین می کرد، شاید اول، نیاز وسیله ای به تعمیر فوری بود و دوم علاقه ی او به مستاجر متقاضی بود.
به دلیل آنکه مشکلات آپارتمان ما همیشه بعنوان موارد غیر اضطراری در نتیجه ی طبقه بندی های او قرار می گرفت و دیگر مورد علاقه ی او نبودیم، در نتیجه در آخر فهرست قرار می گرفتیم.
مسلما، گاهی باید مُصر باشید که خدمتی را که مستحق آن هستید دریافت کنید. با وجود این سعی کنید که این موارد را تا جایی که مقدور است برای مواقع لازم نگه دارید. در موارد دیگر سعی کنید تا آنجا که می توانید صبور و فهیم باشید. به خاطر داشتن این موضوع که صاحب خانه ها و مسئولین ساختمان ها زندگی و مشکلات خود را دارند، قدری مشکل به نظر می رسید.
من از صاحب خانه ها دفاع نمی کنم و در حال حاضر هم صاحب خانه نیستم. فقط فکر می کنم همواره به نفع شماست که رعایت حال صاحب خانه را بکنید. اگر او به شما علاقه داشته باشد، سعی می کند زندگی راحت تری را برای شما فراهم کند.
در برخورد با صاحب خانه ها یک محدوده ای به نام “از کاه کوه نسازید” وجود دارد که بهره ی بسیاری از آن خواهید برد. هرچه واقع بینی، مهربانی و شکیبایی بیشتری از خود نشان دهید، صاحب خانه یا مسئول ساختمان تمایل بیشتری به خدمت پیدا می کند. دفعه ی بعد که مساله ای پیش بیاید که نیاز به کمک صاحب خانه داشته باشید، فقط این روش را آزمایش کنید. کاری کنید که او بداند شما از سطح اشتغال و کار او با اطلاع هستید و قدردان کمک ها و کارهای دشوارش هستید.
مهربان، ملایم و صبور باشید. این کار را نه به دلیل زرنگی که به دلیل مهربانی و فهم خود انجام دهید. سپس کنار بایستید و ببینید که چه اتفاقی روی می دهد، ممکن است از خدمتی که به شما ارائه می شود، تعجب کنید!
(منبع: از کاه کوه نسازید، دکتر ریچارد کارلسون)
ادامه ی مقالات خانواده ی موفق را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید