چرا محصولات ایده ها و رفتارها مسری می شوند؟
با این که پیدا کردن مثال برای همه گیری اجتماعی ساده است؛ ولی پیدا کردن روش سرایت اش آن قدرها هم ساده نیست. با آن همه مبالغ کلانی که به صنعت بازاریابی و تبلیغات تزریق شده است؛ هنوز هم محصولات خیلی کمی، بر سر زبان می افتند. اغلب رستوران ها از بین می روند، تجارت ها ورشکسته می شوند و گرایش های اجتماعی شکست می خورند و حتی هیچ کس پیگیر این نمی شود که کجا رفتند.
چرا بعضی از محصولات، ایده ها و رفتارها موفق می شوند؛ در حالیکه خیلی ها شکست می خورند؟
یکی از دلایل اسم و رسم دار شدن بعضی افکار و محصولات، بهتر بودنشان است؛ به همین سادگی!
یکی از دلایلی که بازار صفحه نمایش های تخت، حسابی داغ شد، همین بهتر بودنشان بود. هم صفحه ی بزرگتری داشتند، هم سبکتر بودند. تعجبی ندارد که چرا این قدر محبوب شدند.
یکی از دلایل دیگر سر زبان افتادن یک محصول، قیمت جذاب اش است. معمولا اگر رقابتی بین دو جنس تقریبا مشابه وجود داشته باشد، برد با کالای ارزان تر است.
البته نقش تبلیغات هم، این وسط کم رنگ نیست. مصرف کننده ها قبل از اینکه چیزی بخرند، باید درباره اش به اندازه ی کافی اطلاعات داشته باشند. با این حساب طبیعی ست که مردم فکر می کنند هر چه بیشتر برای تبلیغاتشان هزینه کنند، به نتیجه ی بهتری می رسند و محبوب تر می شوند.
با اینکه کیفیت، قیمت و تبلیغ به موفقیت محصولات و ایده ها خیلی کمک می کنند، ولی اینها همه ی ماجرا نیستند.
برای مثال در یوتیوب، قیمت همه ی ویدئوها یکی ست (همه مجانی اند). با اینکه فیلم های زیادی در این مجموعه ارزش تولیدی بالایی دارند؛ ولی بعضی از آنهایی که محو و دور از کانون توجه اند، به یکباره مثل ویروس می افتند به جان مردم. خیلی وقت ها یک انسان معمولی با یک دوربین خیلی ارزان، تمام فضای مجازی را محسور خودش می کند.
پس حالا که هیچ کدام از سه فاکتور کیفیت، قیمت و تبلیغ در محبوبیت یک اسم یا یک ویدئو اثری ندارد، واقعا چه چیزی اثر دارد؟
واگیری اجتماعی
مردم عاشق حرف زدن اند؛ دوست دارند شایعه ها، اطلاعات و اخبار داغ راه به هم بگویند. حرف های دهان به دهان نه تنها دائمی است، که خیلی مهم هم هست. چیزهایی که دیگران به ما می گویند و برایمان می فرستند، اثر مستقیمی روی افکار، مطالعات، خرید و کارهایمان دارد.
این حرف های شفاهی و نفر به نفر به دو دلیل کلیدی از تبلیغات موثرترند. اول اینکه قانع کننده تر است!
تبلیغات معمولا می خواهد روی کمال و یگانگی یک محصول تاکید می کند؛ ولی بحث دوست و آشنا جداست. آنها معمولا سعی میکنند همه چیز را خیلی رک و پوست کنده بگویند.
دوم اینکه هدف حرف های شفاهی مردم مشخص تر است!
شرکت ها تلاش می کنند تبلیغاتشان در راستای جذب هر چه بیشتر مشتری باشد. مثلا شرکتی را در نظر بگیرید که تجهیزات اسکی می فروشد. تبلیغ هایی که بین نیمه اخبار پخش می شود، آن قدرها موثر نیست؛ چون خیلی از بیننده های آن اسکی بازی نمی کنند.
حرف های شخصی و فرد به فرد زمانی گفته می شود که شنونده به مطلع شدن از آن احتیاج دارد.
مسلما برای دوستی که اصلا بچه ندارد، روش جدید پوشک عوض کردن را توضیح نمی دهیم. این حرف ها به کسی گفته می شود که از بحث در آن باره چیزی دستگیرش شود. تعجبی ندارد مشتری هایی که توسط دوستانشان به یک مغازه خاص معرفی شده اند، هم بیشتر و هم سریع تر خرید می کنند و در کل برای آن مغازه مفیدترند.
(منبع: راهکارهای بازاریابی ویروسی، جونا برگر)
در این سری مقالات راهکارهای بازاریابی ویروسی را بررسی می کنیم…
جالب بود، کنجکاو شدم که چطور می تونم یه حرف رو دهان به دهان پخش کنم
ممنون از شما، در ادامه ی مقالات بازاریابی ویروسی می تونین جواب این سوالتون رو پیدا کنین
مقاله جالبی بود
ممنونم از سایت خوبتون
ممنون از همراهی شما
یوتیوب که فوق العاس واقعا