اول روابط عمومی(PR) ، سپس تبلیغات
چرا مردم باید به پیام یک نام تجاری، که تا با حال چیزی درباره ی آن نشنیده اند، توجه کنند؟ قابلیت باور پذیری این پیام در چیست؟
اگر شخص به شما تلفن کند و بگوید: “شما مرا نمی شناسید. کالاهای مرا هم نمی شناسید، شرکت مرا هم نمی شناسید، ولی من می خواهم که با شما قرار ملاقاتی بگذارم و مایلم که به شما چیزی بفروشم”، شما بلافاصله تلفن را قطع خواهید کرد.
اما از سوی دیگر اگر شخصی به شما تلفن کند و بگوید: “شما مشتری فروشگاه ساکس خیابان پنجم Saks Fifth Avenue هستید و فروشگاه ما یک مهمانی کوکتل برای معرفی سری جدید لباس های طراحان معروف برپا کرده است”؛ در این صورت احتمالا برای شرکت در این گردهمایی وسوسه می شوید. ساکس خیابان پنجم برای شما اعتبار دارد. این نامی است که آن را می شناسید.
اطلاع رسانی یا روابط عمومی(PR) در واقع اعتباری را فراهم می کند که بر مبنای آن تبلیغات هم معتبر خواهد شد. تا زمانیکه یک نام تجاری جدید برای تان معتبر نباشد، به تبلیغاتش توجه نخواهید کرد.
برای موفقیت در ساخت و ارائه ی یک نام تجاری جدید، شما به استفاده ی صحیح روابط عمومی و تبلیغات در کنار یکدیگر و بعنوان مکمل نیاز دارید.
قانون کلی این است که تا زمانی که از امکانات روابط عمومی(PR) به طور گسترده بهره برداری نکرده اید، تبلیغات را شروع نکنید.
تبلیغات، نمی تواند یک نام تجاری جدید تولید کند؛ اما اطلاع رسانی قادر است این کار را انجام دهد. تبلیغات، تنها نام تجاری ای که قبلا توسط اطلاع رسانی ساخته شده است را ابقاء می کند.
حقیقت این است که تبلیغات نمی تواند آتشی را روشن کند، بلکه فقط می تواند آتشی را که قبلا بر پا شده مشتعل نگاه دارد.
شما برای شروع هر کاری به اعتباری نیاز دارید که فقط یک شخص یا یک منبع سوم می تواند برای تان فراهم کند. پس اولین مرحله ی هر فعالیت اقتصادی جدیدی باید روابط عمومی(PR) باشد.
جنگ و بازاریابی نقاط مشترک زیادی دارند. ژنرال هایی که امروز، با صلاح های دیروز، در جنگ شرکت می کنند، با سردمداران بازاریابی که در نبرد امروز بازار، با سلاح تبلیغات شرکت می کنند، چندان تفاوتی ندارند. امروزه، سلاح جدید گردانندگان بازار باید روابط عمومی(PR) باشد.
اکنون برای معرفی بسیاری از کالاهای جدید، نقش اصلی به عهده ی روابط عمومی گذاشته شده است، مشتریان، برای مشاوره باید از چه کسی کمک بگیرند؟
امروزه آنها بیش از پیش از مشورت با آژانس های تبلیغاتی خودداری می کنند، زیرا پاسخ آنها را از قبل می دانند. پس به تنهایی دست به کار می شوند و یا از مشاورینی برای تصمیم گیری در امور بازاریابی بر پایه ی روابط عمومی سود می جویند.
در آینده، مشتریان بیشتری برای تعیین خط مشی بازاریابی و ارائه ی نام شان از مراکز روابط عمومی کمک خواهند گرفت و تبلیغات به ناچار، دنباله روی روابط عمومی خواهد شد. در آینده ی نزدیک، منتظر رشد انفجاری صنعت روابط عمومی باشید. همچنین به زودی در شرکت های سهامی، شاهد احترام به اصول روابط عمومی، چه داخلی و چه بیرون، خواهد بود.
در آینده، ناله های اندوهناک صنعت تبلیغات را خواهید شنید و این نه فقط به خاطر مسائل مالی است، بلکه مهم تر از آن، به دلیل کاهش نقش و اعتبار تبلیغات بعنوان عامل سنتی در برنامه ریزی های بازاریابی است.
بازاریابی وارد عصر روابط عمومی شده است.
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید