روابط عمومی PR باعث پیروزی وال-مارت برابر ولیو-آمریکا
حالا بیایید وال مارت، بزرگ ترین خرده فروش دنیا را با سایت خرده فروش ولیو آمریکا مقایسه کنیم. سام والتون Sam Walton، اولین فروشگاه اجناس زیر قیمت وال مارت را در سال ۱۹۶۷ در شهر راجرز در ایالت آرکانزاس افتتاح کرد. هشت سال بعد وال مارت با تاسیس هجده فروشگاه، به شکل مرکز خریدی برای عموم مردم درآمد. در حالیکه فروش آن فقط ۴۴ میلیون دلار بود.
در طول آن هشت سال، سام والتون با استفاده از روابط عمومی PR، پیاپی برای فروشگاه هایش تبلیغ می کرد و بودجه ی کمی هم به این کار اختصاص داده بود و تنها پس از اینکه تبلیغات شفاهی، وال مارت را به یک نام معروف تبدیل کرد، شرکت توانست برای تبلیغات به شکل مناسب هزینه کند.
در اینجا مساله ی شروع کُندِ وال مارت در مقابل شروع سریع ولیو آمریکا مطرح نیست. یک شرکت می بایست کارش را با همان سرعتی آغاز کند که تبلیغات شفاهی به آن اجازه می دهد. نمی شود با یک پرش بلند این روند را شروع کرد و ادامه داد.
آیا اگر ولیو آمریکا هم از استراتژی شروع آهسته ی وال مارت استفاده می کرد، موفق می شد؟ شاید نه. پس جایگاه روابط عمومی کجاست؟ ما اینجا در مورد وبسایتی حرف می زنیم که قرار است همه چیز بفروشد، از وان حمام گرفته تا نوشیدنی شکلاتی و از مسواک گرفته تا تلویزیون مدل بالا.
برخلاف پیام ساده ی سایت آمازون (که ما کتاب ها را ۳۰ درصد زیر قیمت می فروشیم) ولیو آمریکا هیچ پیام روشنی نداشت که نشان دهد مشتریان از خرید در این سایت چه نفعی خواهند برد. این هم یک سایت اینترنتی دیگر بود که سعی داشت همه چیز بفروشد.
اگر می خواهید یک نام تجاری جدید افتتاح کنید، به پیامی احتیاج دارید که توجه رسانه ها را برانگیزد. بدون این توجه عمومی به نام تجاری، شما هر قدر هم محصول یا خدمت خوبی ارائه دهید، محکوم به شکست خواهید بود. اینکه شما محصول بهتر یا خدمت بهتری عرضه کرده باشید کافی نیست. شما به یک ایده ی روابط عمومی PR بهتر نیاز دارید.
گاهی اوقات آن هم به تنهایی کاری از پیش نمی برد.
سایت وب ون Webvan که سایت سوپرمارکت اینترنتی “تحویل در محل” بود، در دوران عمر کوتاه مدتش تبلیغات شفاهی عظیمی به راه انداخت که ۹۹ درصد آن مطلوب بود.
ولی چگونه یک شرکت قادر خواهد بود که مایحتاج روزانه را با قیمت یک سوپرمارکت و سرویس رفت مجانی تحویل دهد و سود هم ببرد؟ یک ایده ی احمقانه حتی با حمایت روابط عمومی PR فوق العاده نیز، همچنان ایده ی احمقانه ای خواهد بود.
(منبع: سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی، آل ریس_لورا ریس)
ادامه ی مقالات روابط عمومی (PR) را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید