انجام هر کاری با نیروی چرا امکان پذیر است!
نیروی چرای شما همان چیزی ست که باعث می شود بتوانید به کارهایی خسته کننده، پیش پا افتاده و پر زحمت بچسبید. تا وقتی آرزوها و انگیزه های تان را درست انتخاب نکنید، هر راه جدیدی را که برای بهتر کردن زندگی جستجو می کنید، رها خواهید کرد.
اگر نیروی چرای تان – آرزوهای تان – به اندازه ی کافی قدرتمند نباشند و ثبات تعهدتان به اندازه ی کافی قوی نباشد، شما هم مثل همان آدم هایی می شوید که اول سال، برای سال پیش رو نیت انجام کار خاصی را می کنند ولی خیلی زود تسلیم می شوند و برمی گردند به بی خیالی و بی توجهی در انتخاب های بد. اجازه دهید این موضوع را با یک مثال برای تان روشن تر کنم:
اگه تخته ای به عرض ۲۵ سانتی متر و طول ۳ متر را روی زمین می گذاشتم و می گفتم: “اگر از روی این تخته عبور کنید، ۲۰ دلار به شما می دهم.” آیا این کار را می کردید؟ این یک کار ساده و بی دردسر است. چه می شود اگر همان تخته را بردارم و با آن پلی بین دو ساختمان ۱۰۰ طبقه بسازم؟ دیگر ۲۰ دلار برای عبور از روی تخته ی ۳ متری کافی نیست و حتی غیرممکن به نظر می رسد. درست است؟
احتمالا به من نگاه می کردید و می گفتید: “نه، به هیچ وجه.”
با این حال، اگر فرزندتان در ساختمان مقابل بود و ساختمان هم آتش گرفته بود، آیا برای نجات او، از روی تخته می گذشتید؟ فوری و بدون هیچ سوالی این کار را می کردید؛ چه ۲۰ دلار در میان باشد و چه نباشد.
اما چه چیز تغییر کرد که شما پذیرفتید؟ چرای شما؛ دلیل شما برای خواستن انجام آن کار. فهمیدید؟ وقتی دلیل تان به اندازه ی کافی بزرگ باشد، تقریبا هر کاری حاضرید انجام دهید.
برای اینکه نیروی بالقوه ی خلاقیت و نیروی محرکه ی درونی تان را درست فعال کنید، باید فراتر از انگیزه ها و اهداف مادی و پولی را ببینید. البته معنی اش این نیست که آن محرک ها، بد هستند. نه، در حقیقت آنها محرک های فوق العاده هستند. من متخصص اشیای زیبا هستم، اما چیزهای مادی نمی توانند واقعا قلب، روح و جرات تان را برای مبارزه بکار بگیرند.
آن اشتیاق باید از جایی عمیق تر بیاید. حتی اگر به اهداف مادی تان برسید، به ارزش های واقعی یعنی خوشبختی و کامروایی دست پیدا نمی کنید. در مصاحبه ام با کارشناس درجه ی یک موفقیت؛ آنتونی رابینز، او گفت: “من بزرگان کسب و کار را دیده ام که با وجود اینکه به اهداف نهایی شان دست پیدا کرده اند، ولی هنوز هم در ناامیدی و ترس زندگی می کنند.
چه چیز از شاد بودن این آدم ها موفق جلوگیری می کند؟ جواب این است که آنها فقط روی رسیدن به اهداف شان تمرکز کرده اند، نه روی کامروایی. کسب دستاوردهای فوق العاده تضمین نمی کند به مسرت، شادی، عشق و احساس معنا برسید. این دو مجموعه مهارت، همدیگر را تغذیه می کنند و باعث می شوند باور کنم موفقیت بدون کامروایی، شکست است.”
خیلی خوب این موضوع را گفته است. به همین خاطر، فقط کافی نیست تا انتخاب کنید که موفق باشید. باید عمیق تر از آن کاوش کنید تا انگیزه ی اصلی تان را پیدا کنید و قدرت های نهفته ی تان را فعال کنید؛ همان نیروی چرای تان.
منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)
ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید