اثر مرکب: فیلتر کردن ورودی های ذهنی
-
قدم اول: مراقب بودن
مگر اینکه در یک غار یا جزیره ی دور افتاده مخفی شوید، در غیر این صورت آب آلوده را داخل لیوان تان خواهید ریخت. بیلبوردهای تبلیغاتی، برنامه های شبکه ی خبری، عناوین هیجان انگیز تبلیغاتی، حتی دوستان، اعضای خانواده و نوارهای منفی ذهن خودتان، می توانند سیلی از آب آلوده را روانه ی لیوان تان کنند.
اما به این معنی نیست که نمی توانید برای محافظت خود مقابل این آلودگی، قدم بردارید. می توانید موقع رانندگی به رادیو گوش نکنید و در عوض، از یک سی دی الهام بخش و آموزشی استفاده کنید. می توانید اخبار عصرگاهی را نگاه نکنید و در عوض، با عزیزان تان صحبت کنید.
می توانید برنامه های آموزشی و خوشبین کننده ها را ضبط کنید و پیام های بازرگانی بین آنها را که هدف شان فقط ایجاد حس های منفی و کمبود در شماست؛ جلو بزنید و نبینید.
من واقعا با تلویزیون بزرگ نشدم؛ بعضی از برنامه های آن دوران را یادم است اما تلویزیون، بخش بزرگی از زندگی خانوادگی ما نبود. همین موضوع باعث روشن تر شدن دیدگاهم شد. البته من هم با دیدن سریال های طنز می خندم، ولی بعد از دیدن شان، همان احساس تغذیه ی بد و نفخ بعد از خوردن فست فود را دارم.
هنوز باورم نمی شود که تبلیغات تلویزیونی چگونه از روان شناسی ما، ترس ها، دردها، نیازها و ضعف های مان برای به دام انداختن مان استفاده می کنند.
رسانه ها با گروگان گرفتن ما، پیشرفت می کنند. آیا تا به حال شده است در یک بزرگراه، چندین مایل در ترافیک بمانید؟ در نهایت وقتی نزدیک شده اید، دیده اید هیچ چیز فیزیکی مانع حرکت خودروها نیست؛ تصادفی مدتی قبل اتفاق افتاده و به کنار بزرگراه منتقل شده است.
این خود آدم ها هستند که سرشان را از ماشین شان بیرون آورده اند تا ببینند چه اتفاقی افتاده و همین باعث آهسته رفتن شان شده است! حالا واقعا عصبانی می شوید. اما وقتی خودتان هم از کنار صحنه ی تصادف عبور می کنید، شما هم سرعت تان را کم می کنید، گردن تان را کج می کنید تا تصادف را ببینید.
این میراث ژنتیکی ماست. ما نمی توانیم جلوی خودمان را بگیریم؛ حتی اگر در اجتناب از منفی نگری ماهر باشیم و خودمان را تربیت کرده باشیم که سرسختانه مثبت باشیم. اربابان رسانه هم این موضوع را می دانند. آنها در خیلی از موارد، سرشت شما را بهتر از خودتان می شناسند.
آنها یک دو جین یا خیلی بیشتر، موارد بسیار تاثرآور، شوکه کننده، مجرمانه، غم انگیز و نفرت انگیزی را که هر روز در جهان اتفاق می افتد، پیدا می کنند و آنها را بارها و بارها در رورنامه ها، شبکه های خبری و وبسایت ها نمایش می دهند. در همان ۲۴ ساعت، میلیون ها اتفاق شگفت انگیز، زیبا و باورنکردی رخ داده است که ما چیزهای خیلی کمی درباره شان می شنویم.
بزرگ ترین خطر رسانه ها این است که دید خیلی بد و منحرف شده ای از جهان به ما می دهند. این همان چیزی است که ذهن ما شروع به باورش می کند. این دیدگاه منحرف از چیزهایی که با شکست مواجه می شوند، تاثیر خیلی شدیدی روی نیروی خلاقیت تان دارد و می تواند جلوی حرکت تان را بگیرد.
من کاری را که برای محافظت از ذهنم انجام می دهم در اختیار شما می گذارم. من هیچ گونه اخباری تماشا نمی کنم یا گوش نمی دهم و هیچ گونه مجله ی زرد و روزنامه ای نمی خوانم؛ در نتیجه ۹۹ درصد اخبار وارد زندگی من نمی شوند و روی اهداف، رویاها و بلند پروازی هایم اثر ندارند.
من برای شناسایی اخبار و به روز رسانی های صنعت موفقیت که با علایق و اهداف من مرتبط هستند، تعدادی فید RSS راه انداختم که اخباری که برای من مفید هستند را از دیگر اخبار جدا میکند تا مجبور نشوم هیچ گونه آلودگی و آشغالی را در لیوان آبم بریزم.
در حالیکه خیلی ها ساعتهای متمادی زباله های بی ربط نامناسبی را می خوانند که تفکرشان را مختل می کند، من کارآمدترین و موثرترین اطلاعاتی را که می خواهم درست وقتی به آنها نیاز دارم و در کمتر از ۱۵ دقیقه به دست می آورم.
-
قدم دوم: ثبت نام در دانشگاه زمان رانندگی
اما حذف ورودی های منفی به تنهایی کافی نیست. برای حرکت در مسیر مثبت و سازنده، باید چیزهای بد را خارج کنید و آن را با چیزهای خوب پُر کنید.
ماشین من بدون دو چیز حرکت نمی کند: بنزین و مجموعه ی همیشه آماده ی سی دی های آموزشی که حین رانندگی به آنها گوش می دهم. طبقه ی متوسط آمریکا، سالانه در حدود ۱۲ هزار مایل رانندگی می کنند که این یعنی به اندازه ی ۳۰۰ ساعت، پتانسیل پاک سازی وجود دارد.
برایان تریسی به من یاد داد که ماشینم را تبدیل کنم به یک کلاس درس متحرک. با این کار هر سال به دانشی برابر با دو ترم تحصیلی دانشگاه دست پیدا می کنم. درباره ی آن فکر کنید! این تعهد در ترکیب با رویه ی مطالعه تان، شما را از طبقه ی متوسط جامعه جدا می کند؛ یک سی دی، دی وی دی یا کتاب در هر زمان.
منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندگی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)
ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…
دیدگاهتان را بنویسید