چرا پروژههای خوب شکست میخورند؟
وقتی یک پروژۀ امیدبخش به هدف نمیرسد، ای بسا مشکل نه در خود هدف، که در شیوۀ رسیدن به آن باشد. آنچه میخوانید شیوهای برای برنامهریزی پروژههاست به گونهای که از سقوط غیر لازم آنها جلوگیری شود.
چکیده: پروژههای بزرگ با آهنگی شگفتآور(بنا به برخی برآوردها، نیمی از اوقات) شکست میخورند. دشوار نیست بفهمیم چرا. پروژههای درازمدت و پیچیده، بنا به سنت، با اجرای جریانی از کارهای تیمی موازی اجرا میشوند. اگر مدیران نتوانند وقایع نهفته در فضای بین این جریانهای موازی را پیشبینی کنند، نمیتوان به همگرایی موفق آنها در پایان کار چندان دل بست. به یک پروژۀ ((مدیریت ارتباط با مشتری)) توجه کنید: معمول است که یک تیم مشتری پژوهی کند، تیم دیگری نرمافزار را برگزیند، تیم سوم برنامههای آموزشی را طراحی کند، و الی آخر. اما در پایان کار، ای بسا فروشندگان بنگاه از وارد کردن اطلاعات در سیستم سر باز زنند چون دلیل این کار را نمیدانند. به راستی، بسیاری از پروژههای مدیریت ارتباط با مشتری در بنگاههای بزرگ، به همین بیراهه افتادهاند.
آشکارسازی مشکلات پیشبینی نشده(در حالی که پروژه در جریان است) راه دارد. رمز کار این است که چند مینی پروژه یا ((ابتکارهای ضربتی)) به نقشۀ کلان پروژه تزریق شود به ترتیبی که هدف هر یک از مینیپروژهها نسخۀ مینیاتوری هدف کلان پروژه باشد. در پروژۀ مدیریت ارتباط با مشتری، میتوان تیم خاصی را مأمور کرد فروش گروهی از فروشندگان را در منطقهای خاص ظرف چهار ماه ۲۵ درصد افزایش دهد. برای رسیدن به این هدف، اعضای تیم باید برشی از یکایک جریانهای کاری افقی را انجام دهند. آنان ظرف همین چهار ماه، از سرپیچی فروشندگان، و چه بسا مشکلات پیشبینی نشدۀ دیگر(مثلاً نیاز به شیوهای برای تقسیم کمیسیون فروش گروهی) پرده بر خواهند گرفت.
بانک جهانی برای جلوگیری از انحراف یک طرح فراگیر شانزده ساله و دستیابی(سالها پیش از موعد) به نتایج ملموس، ابتکارات ضربتی را در سطحی گسترده به کار گرفته است.
(منبع: جستارهایی در مدیریت ترجمۀ محمدابراهیم محجوب)
چقدر خوب میشه اگه همه کسانی که ایده تو ذهنشون دارند کنار کلی تخصص که یاد میگیرند و در حال پیشرفت هستند ، راجب این موضوعات هم به همون اندازه تحقیق کنن و تجربیات استارت آپ ها و ایده های شکست خورده و همینطور موفق رو مطالعه کنند تا درصد شکستشون خیلی پایین تر بیاد و موفق بشن . ممنون از مطلب بسیار خوب شما . مثل همیشه عالی بود خسته نباشید
ممنون از شما که همراه هستید. نظراتتون برای ما بسیار ارزشمنده
موضوع بسیار جالبه. میشه گفت وجود کارهای موازی و اولویت بندی نشده در پروژه ، عدم تقسیم درست کارها بر اساس توانایی افراد درگیر در پروژه ، عدم وجود مدیر پروژه ، عدم رعایت اصول UX و … هرکدوم دلیلی برای شکست پروژه باشه .
سپاس از توجه شما و وقتی که گذاشتید
باتشکر
بسیار مفید و کاربردی
تشکر از شما و همراهیتون
مطلب خوبی بود
متشکر از گروه ایده پردازان
متشکر از همراهی شما
جالب بود. سپاس